سکوت

در گلویم سرب داغ

دست هایم ناتوان

روزنی می جویم-در این تاریکی جاوید

آیه آرامشی ، صبری ، خدایی

 

خشمگین از قتلگاه شوم

خسته از این انزوای غریب

 

من چه از دور - به تماشا نشسته ام

در خود شکسته ام

آخر چرا سکوت ملتهب شهر من نمی شکند؟

 

 

 

لیلا

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد